علائم سرطان غدد لنفاوی گردن چیست و چه زمانی باید نگران شویم؟
سرطان غدد لنفاوی گردن که در علم پزشکی با عنوان لنفوم گردنی شناخته میشود، با بروز علائمی مشخص، به ویژه تورم یا تودهای پایدار و معمولاً بدون درد در ناحیه گردن، خود را نشان میدهد. پاسخ قطعی به این پرسش که چه زمانی باید نگران شد، در توجه به مجموعهای از ویژگیها نهفته است؛ اگر توده گردنی برای بیش از دو تا چهار هفته باقی بماند، با لمس کردن سفت و غیرمتحرک به نظر برسد و مهمتر از آن، با علائم سیستمیک هشداردهندهای نظیر تبهای مکرر و بدون دلیل عفونی، تعریق شبانه شدید که لباس و ملافه را خیس میکند و کاهش وزن ناخواسته همراه باشد، زمان آن فرا رسیده که بدون تأخیر برای ارزیابی دقیق به پزشک مراجعه شود. اگرچه در اکثریت قریب به اتفاق موارد، بزرگ شدن غدد لنفاوی گردن ناشی از واکنش طبیعی سیستم ایمنی بدن به عفونتهای خوشخیم و گذرا است، اما شناخت دقیق علائم خطر و تمایز آنها از نشانههای بیاهمیت، کلید اصلی تشخیص زودهنگام و بهرهمندی از درمانهای بسیار مؤثر این بیماری است که امروزه یکی از قابل درمانترین انواع سرطانها محسوب میشود.
شناخت سیستم لنفاوی: شبکه دفاعی پنهان بدن
برای درک عمیق ماهیت سرطان غدد لنفاوی، ابتدا باید با ساختار و عملکرد سیستم لنفاوی آشنا شویم. این سیستم، بخشی حیاتی و گسترده از دستگاه ایمنی بدن انسان است که نقشی دوگانه و کلیدی ایفا میکند: هم به عنوان یک سیستم تصفیهکننده و هم به منزله یک شبکه دفاعی پیشرفته. سیستم لنفاوی از شبکهای پیچیده و در هم تنیده از عروق بسیار ظریف، مشابه رگهای خونی، تشکیل شده است. اما به جای خون، این عروق مایعی شفاف و بیرنگ به نام “لنف” را در سراسر بدن به جریان در میآورند. مایع لنف در واقع پلاسمای خون است که از مویرگها به فضای بین سلولی نشت کرده و پس از جمعآوری، وظیفه انتقال سلولهای ایمنی، مواد زائد سلولی و عوامل بیماریزا را بر عهده دارد.
قلب تپنده این سیستم دفاعی، “لنفوسیتها” هستند؛ نوعی از گلبولهای سفید خون که سربازان خط مقدم مبارزه با عفونتها به شمار میروند. این سلولها در مایع لنف شناور هستند و به طور مداوم در بدن گشتزنی میکنند. در مسیر این شبکه عروقی، ساختارهای کوچک و لوبیایی شکلی به نام “غدد لنفاوی” یا گرههای لنفاوی قرار گرفتهاند که به مثابه ایستگاههای بازرسی و پادگانهای نظامی عمل میکنند. در بدن انسان حدود ۶۰۰ غده لنفاوی وجود دارد که تقریباً نیمی از آنها، یعنی حدود ۳۰۰ غده، به صورت استراتژیک در ناحیه سر و گردن متمرکز شدهاند. این تراکم بالا به دلیل آن است که سر و گردن دروازههای اصلی ورود میکروبها (از طریق دهان، بینی و گوش) به بدن هستند. وظیفه اصلی غدد لنفاوی، فیلتر کردن مایع لنف است. آنها مواد خارجی، سلولهای مرده، باکتریها، ویروسها و حتی سلولهای سرطانی را به دام انداخته و با فعالسازی لنفوسیتهای مستقر در خود، این عوامل بیگانه را نابود میسازند. به همین دلیل است که هنگام ابتلا به یک عفونت ساده مانند گلودرد، غدد لنفاوی گردن متورم و دردناک میشوند؛ این تورم نشانهای از یک نبرد فعال و موفقیتآمیز سیستم ایمنی است.

ماهیت سرطان غدد لنفاوی گردن (لنفوم): از یک جهش تا تشکیل تومور
سرطان غدد لنفاوی گردن یا لنفوم، زمانی آغاز میشود که در مکانیسم دقیق و کنترلشده تکثیر سلولهای ایمنی، یک خطای فاجعهبار رخ دهد. این بیماری از یک جهش ژنتیکی در DNA یک سلول لنفوسیت شروع میشود. این تغییر در کد ژنتیکی، سلول را از حالت طبیعی خارج کرده و به آن فرمان تکثیر بیرویه و کنترلنشده میدهد. برخلاف لنفوسیتهای سالم که چرخه عمر مشخصی دارند و پس از مدتی به طور طبیعی از بین میروند (فرآیندی به نام آپوپتوز یا مرگ برنامهریزیشده سلولی)، این لنفوسیتهای غیرطبیعی و سرطانی، به نوعی نامیرا میشوند. آنها نه تنها نمیمیرند، بلکه با سرعتی بسیار زیاد به تقسیم شدن ادامه میدهند و کلونهایی از خودشان را تولید میکنند.
این سلولهای سرطانی علاوه بر تکثیر بیوقفه، کارایی دفاعی خود را نیز از دست دادهاند و دیگر قادر به مبارزه با عفونتها نیستند. تجمع تدریجی این لنفوسیتهای ناکارآمد در یک یا چند غده لنفاوی گردن، باعث بزرگ شدن غیرعادی آن غدد و تشکیل تودهای جامد به نام تومور میشود. این فرآیند، عملکرد طبیعی غده لنفاوی را مختل کرده و به تدریج سیستم ایمنی بدن را تضعیف میکند. درک این نکته ضروری است که لنفوم گردن میتواند به دو شکل بروز کند: لنفوم اولیه، که در آن سرطان از ابتدا در خود سلولهای غده لنفاوی گردن آغاز میشود، و یا لنفوم متاستاتیک، که در آن سلولهای سرطانی از یک تومور در عضو دیگری از بدن (مانند ریه، تیروئید یا حلق) جدا شده و از طریق جریان لنف به غدد لنفاوی گردن رسیده و در آنجا مستقر شده و رشد کردهاند. در هر دو حالت، علائم ناشی از بزرگ شدن غدد لنفاوی میتواند مشابه باشد، اما منشأ و مسیر درمانی آنها ممکن است کاملاً متفاوت باشد.
علامت اصلی و کلیدی: شناسایی یک توده مشکوک در گردن
بارزترین، شایعترین و اغلب اولین نشانهای که بیماران مبتلا به لنفوم گردن متوجه آن میشوند، ظهور یک تورم یا توده (که در پزشکی به آن لنفادنوپاتی گفته میشود) در یک یا چند ناحیه از گردن است. این توده در واقع همان غده لنفاوی است که به دلیل تجمع سلولهای سرطانی، به طور غیرطبیعی بزرگ شده است. اما هر تورمی در گردن لزوماً به معنای سرطان نیست. آنچه یک توده لنفومی را از تورمهای خوشخیم ناشی از عفونت متمایز میکند، مجموعهای از ویژگیهای فیزیکی مشخص است که توجه به آنها از اهمیت بالایی برخوردار است.
ویژگیهای افتراقی توده لنفومی
یکی از مهمترین مشخصههای توده ناشی از لنفوم، بدون درد بودن آن است. برخلاف غدد لنفاوی که در جریان عفونت به دلیل التهاب، حساس و دردناک میشوند، تومورهای لنفومی معمولاً در مراحل اولیه دردی ایجاد نمیکنند. این عدم وجود درد ممکن است باعث شود فرد آن را نادیده بگیرد. ویژگی دوم، قوام توده است؛ غدد لنفاوی سرطانی اغلب با لمس، حسی سفت یا لاستیکی دارند، در حالی که غدد عفونی نرمتر و خمیریتر هستند. سومین مشخصه، میزان تحرک آن است. غدد لنفاوی سالم و حتی عفونی، معمولاً زیر پوست آزادانه حرکت میکنند. اما تومور لنفومی ممکن است به دلیل رشد و تهاجم به بافتهای اطراف، به ساختارهای زیرین چسبیده و ثابت و غیرمتحرک به نظر برسد. نهایتاً، مهمترین عامل تمایز، پایداری و روند رشد توده است. تورم ناشی از عفونت پس از بهبود بیماری (معمولاً طی یک تا دو هفته) کوچک شده و از بین میرود، اما توده لنفومی بیش از دو تا چهار هفته باقی میماند و نه تنها از بین نمیرود، بلکه ممکن است به تدریج بزرگتر نیز بشود.
نقاط شایع بروز توده در گردن
اگرچه غدد لنفاوی در سراسر گردن پراکندهاند، اما برخی نواحی به دلیل تجمع بیشتر این غدد، محلهای شایعتری برای بروز تودههای قابل لمس هستند. این نواحی شامل زنجیره غدد لنفاوی در دو طرف گردن (زنجیره گردنی)، ناحیه زیر فک پایین (سابمندیبولار)، ناحیه زیر چانه (سابمنتال)، فرورفتگی بالای استخوان ترقوه (فوقترقوهای یا سوپراکلاویکولار) و ناحیه پشت گوشها (پستاوریکولار) میباشند. وجود توده در ناحیه فوقترقوهای، به دلیل ارتباط آن با تخلیه لنفاوی قفسه سینه و شکم، از اهمیت بالینی ویژهای برخوردار است و اغلب با جدیت بیشتری بررسی میشود.

علائم سیستمیک (علائم B): زنگ خطرهای عمومی بدن
علاوه بر توده موضعی در گردن، لنفوم میتواند تأثیرات گستردهتری بر کل بدن داشته باشد و مجموعهای از علائم عمومی را ایجاد کند. در دنیای انکولوژی، سه علامت خاص آنقدر مهم و معنادار هستند که به طور رسمی تحت عنوان “علائم B” (B Symptoms) دستهبندی میشوند. وجود یک یا چند مورد از این علائم، نه تنها سرنخ مهمی برای تشخیص لنفوم است، بلکه میتواند نشاندهنده فعالیت بیشتر بیماری و ماهیت تهاجمیتر آن باشد و در تعیین مرحله بیماری و برنامهریزی درمانی نقش کلیدی ایفا کند.
تب و لرز مکرر بدون علت عفونی
یکی از علائم B، بروز تبهای مداوم یا دورهای است. مشخصه این تب آن است که دمای بدن به بالاتر از ۳۸ درجه سانتیگراد میرسد، اما هیچ دلیل مشخصی مانند سرماخوردگی، آنفولانزا یا عفونت دیگری برای آن یافت نمیشود. این تب ممکن است برای چند روز یا چند هفته وجود داشته باشد، سپس برای مدتی قطع شده و دوباره بازگردد. مکانیسم ایجاد این تب، آزاد شدن موادی به نام سیتوکینها (مانند اینترلوکینها) توسط سلولهای سرطانی و همچنین سلولهای ایمنی بدن در پاسخ به سرطان است. این مواد شیمیایی بر مرکز تنظیم دمای بدن در مغز (هیپوتالاموس) تأثیر گذاشته و باعث افزایش دمای بدن میشوند. این نوع تب معمولاً به داروهای تببر معمولی پاسخ ضعیفی میدهد و اغلب با احساس لرز همراه است.

تعریق شبانه شدید و غیرطبیعی
دومین علامت B، تعریق شبانه است که ماهیتی کاملاً متفاوت با عرق کردن معمولی به دلیل گرمای محیط یا پوشیدن لباس زیاد دارد. این تعریق به قدری شدید و خیسکننده توصیف میشود که فرد ممکن است در نیمههای شب با لباس، ملافه و حتی تشک کاملاً خیس از خواب بیدار شود و نیاز به تعویض آنها داشته باشد. این پدیده نیز ناشی از همان سیتوکینها و تغییرات متابولیکی است که سرطان در بدن ایجاد میکند. این تعریق شدید میتواند کیفیت خواب بیمار را به شدت تحت تأثیر قرار داده و منجر به خستگی و بیحالی در طول روز شود.
کاهش وزن چشمگیر و ناخواسته
سومین و آخرین علامت B، کاهش وزن قابل توجه است. معیار تعریفشده برای این علامت، از دست دادن بیش از ۱۰ درصد از وزن کل بدن طی یک دوره شش ماهه، بدون اینکه فرد رژیم غذایی خاصی گرفته یا فعالیت ورزشی خود را به طور چشمگیری افزایش داده باشد، است. این کاهش وزن که به آن کاشکسی سرطانی نیز گفته میشود، به دلیل افزایش نرخ متابولیسم پایه بدن رخ میدهد. سلولهای سرطانی برای رشد و تکثیر سریع خود به انرژی و مواد مغذی فراوانی نیاز دارند و به معنای واقعی کلمه، منابع انرژی بدن را میسوزانند. این فرآیند اغلب با کاهش شدید اشتها نیز همراه است که به تسریع روند کاهش وزن کمک میکند. این علامت نشاندهنده بار بالای بیماری در بدن است.
سایر نشانههای هشداردهنده مهم
فراتر از توده گردنی و علائم کلاسیک B، سرطان غدد لنفاوی میتواند طیف دیگری از علائم را ایجاد کند که اگرچه کمتر اختصاصی هستند، اما حضور آنها در کنار سایر نشانهها، تصویر بالینی را کاملتر کرده و اهمیت بررسیهای بیشتر را دوچندان میکند. این علائم ناشی از تأثیرات سیستمیک سرطان بر بدن یا فشار فیزیکی تومورهای بزرگشده بر ارگانهای مجاور هستند.
خستگی مفرط و ضعف ناتوانکننده
یکی از شایعترین شکایتهای بیماران مبتلا به لنفوم، احساس خستگی شدید و طاقتفرساست. این خستگی با خستگی ناشی از کار زیاد یا کمخوابی تفاوت اساسی دارد؛ این یک احساس ضعف عمیق و مداوم است که حتی با استراحت طولانی و خواب کافی نیز بهبود نمییابد و میتواند انجام سادهترین فعالیتهای روزمره را برای فرد دشوار یا غیرممکن سازد. دلایل متعددی برای این خستگی وجود دارد؛ نخست، بدن انرژی عظیمی را صرف مبارزه با سلولهای سرطانی میکند. دوم، سیتوکینهای التهابی آزادشده از تومور میتوانند مستقیماً بر سیستم عصبی مرکزی تأثیر گذاشته و احساس خستگی ایجاد کنند. سوم اینکه، لنفوم ممکن است با تأثیر بر مغز استخوان، منجر به کمخونی شود که خود یکی از دلایل اصلی ضعف و خستگی است.
خارش پوستی فراگیر و آزاردهنده
خارش پوستی شدید و عمومی، که در پزشکی به آن “پروریتوس” گفته میشود، یکی دیگر از علائم کمتر شناختهشده اما مهم لنفوم، به ویژه در نوع هوچکین، است. مشخصه این خارش آن است که معمولاً هیچ ضایعه، بثورات یا خشکی پوستی مشخصی که بتواند آن را توجیه کند، وجود ندارد. خارش میتواند در تمام بدن احساس شود اما گاهی در ساق پاها شدیدتر است و با گرما (مثلاً پس از حمام آب گرم) تشدید میشود. علت این پدیده، واکنش سیستم ایمنی به سلولهای سرطانی و آزاد شدن موادی مانند هیستامین و سایر واسطههای التهابی است که پایانههای عصبی حس خارش را در پوست تحریک میکنند. شدت این خارش گاهی به حدی است که خواب و آرامش را از بیمار سلب کرده و کیفیت زندگی او را به شدت کاهش میدهد.
علائم تنفسی: سرفه، تنگی نفس و فشار در سینه
اگر لنفوم علاوه بر غدد گردن، غدد لنفاوی داخل قفسه سینه، به ویژه در ناحیهای به نام “مدیاستن” (فضای بین دو ریه)، را نیز درگیر کند، میتواند منجر به بروز علائم تنفسی شود. تومورهای بزرگ در این ناحیه میتوانند به ساختارهای حیاتی مانند نای (راه اصلی هوایی)، نایژهها و عروق خونی بزرگ فشار وارد کنند. این فشار مکانیکی میتواند باعث بروز سرفههای خشک، مزمن و مداوم، احساس تنگی نفس به ویژه هنگام فعالیت یا دراز کشیدن، خسخس سینه و احساس درد یا فشار در قفسه سینه شود. در موارد شدید، این فشار میتواند منجر به وضعیتی به نام “سندرم ورید اجوف فوقانی” شود که با تورم صورت، گردن و بازوها همراه است و یک اورژانس پزشکی محسوب میشود.

تفسیر علائم: آیا هر تورم غده لنفاوی نگرانکننده است؟
پاسخ قاطعانه به این پرسش “خیر” است. در حقیقت، تورم غدد لنفاوی (لنفادنوپاتی) یک پدیده بسیار شایع و در اکثر موارد، کاملاً خوشخیم است. سیستم لنفاوی به عنوان بخشی از سیستم ایمنی، در پاسخ به هرگونه عامل بیگانه فعال میشود. شایعترین علت تورم غدد لنفاوی گردن، عفونتهای ویروسی و باکتریایی دستگاه تنفسی فوقانی است. بیماریهایی مانند سرماخوردگی، آنفولانزای فصلی، گلودرد استرپتوکوکی، مونونوکلئوز عفونی (بیماری بوسه)، عفونتهای گوش و یا حتی یک آبسه دندانی، همگی میتوانند باعث تورم واکنشی و موقت غدد لنفاوی گردن شوند.
این تورم “واکنشی” یا “خوشخیم” ویژگیهای مشخصی دارد که آن را از تورم “بدخیم” ناشی از سرطان متمایز میکند. غدد لنفاوی عفونی معمولاً دردناک و نسبت به لمس حساس هستند، قوام نرمتری دارند، زیر پوست به راحتی حرکت میکنند و مهمتر از همه، با علائم واضح بیماری زمینهای (مانند گلودرد، آبریزش بینی، تب حاد) همراه هستند. پس از آنکه سیستم ایمنی بر عفونت غلبه کرد، این غدد به تدریج طی چند روز تا چند هفته به اندازه طبیعی خود بازمیگردند. بنابراین، صرف وجود یک غده متورم در گردن، به خصوص در حضور علائم یک بیماری عفونی، نباید باعث وحشت شود.
علائم خطر: چه زمانی مراجعه به پزشک ضروری و فوری است؟
با وجود خوشخیم بودن اکثر موارد تورم غدد لنفاوی، شناخت علائم هشداردهنده یا “پرچمهای قرمز” (Red Flags) که احتمال وجود یک بیماری جدیتر مانند لنفوم را مطرح میکنند، از اهمیت حیاتی برخوردار است. تأخیر در تشخیص میتواند فرصت طلایی برای درمان موفق را از بین ببرد. اگر تورم غدد لنفاوی در گردن با یک یا چند مورد از ویژگیهای زیر همراه بود، مراجعه به پزشک برای ارزیابی دقیق، دیگر یک گزینه نیست، بلکه یک ضرورت فوری است:
- پایداری و رشد: تورم برای بیش از دو تا چهار هفته باقی مانده و هیچ نشانهای از کوچک شدن نشان نمیدهد، یا حتی به تدریج در حال بزرگتر شدن است.
- مشخصات فیزیکی: توده بدون درد است، قوام سفت یا لاستیکی دارد و با لمس کردن به بافتهای زیرین چسبیده و غیرمتحرک به نظر میرسد.
- محل خاص: تورم در ناحیه فرورفتگی بالای استخوان ترقوه (ناحیه سوپراکلاویکولار) قرار دارد.
- علائم همراه سیستمیک: وجود هر یک از علائم B (تبهای بدون دلیل، تعریق شبانه شدید، کاهش وزن ناخواسته) به همراه توده گردنی.
- علائم عمومی دیگر: همراهی توده با خستگی مفرط و ناتوانکننده یا خارش پوستی فراگیر.
در صورت مشاهده چنین الگویی از علائم، اولین قدم مراجعه به یک پزشک عمومی یا متخصص داخلی است. ایشان پس از معاینه اولیه، در صورت لزوم شما را به متخصص مربوطه، که معمولاً یک متخصص گوش، حلق و بینی (ENT) برای ارزیابی اولیه توده گردن، یا یک متخصص خون و انکولوژی (هماتولوژیست-انکولوژیست) برای بررسیهای تخصصیتر مربوط به سرطان خون و لنفوم است، ارجاع خواهند داد.
ملاحظات ویژه: علائم لنفوم در جمعیت کودکان
تورم غدد لنفاوی در کودکان پدیدهای بسیار رایج است. سیستم ایمنی کودکان در سالهای اولیه زندگی در حال تکامل و یادگیری است و به طور مداوم با ویروسها و باکتریهای جدیدی مواجه میشود. به همین دلیل، مشاهده غدد لنفاوی متورم در گردن یک کودک، به خصوص در حین یا پس از یک بیماری عفونی، امری طبیعی است. با این حال، نباید فراموش کرد که لنفوم یکی از شایعترین انواع سرطان در دوران کودکی و نوجوانی نیز به شمار میرود. بنابراین، هوشیاری والدین و پزشکان در این زمینه ضروری است.
علائم لنفوم در کودکان تفاوت چندانی با بزرگسالان ندارد: تورم بدون درد، سفت و پایدار در ناحیه گردن، زیر بغل یا کشاله ران، همراه با تبهای مداوم، کاهش وزن، خستگی غیرعادی، کماشتهایی یا تعریق شبانه باید جدی گرفته شود. اصلیترین چالش در این گروه سنی، تشخیص افتراقی این علائم از نشانههای عفونتهای مکرر است. به عنوان یک قاعده کلی، اگر غده لنفاوی متورم در یک کودک برای چندین هفته بدون وجود علائم عفونی واضح باقی بماند، به تدریج بزرگ شود، یا با علائم عمومی نگرانکننده همراه باشد، ارزیابی دقیق توسط متخصص اطفال و در صورت لزوم، ارجاع به هماتولوژیست-انکولوژیست کودکان، اقدامی حیاتی است.
انواع لنفوم و تفاوتهای ظریف در علائم
لنفوم یک بیماری واحد نیست، بلکه خانواده بزرگی از سرطانهاست که به طور کلی به دو دسته اصلی تقسیم میشود: لنفوم هوچکین (Hodgkin Lymphoma) و لfenوم غیرهوچکین (Non-Hodgkin Lymphoma). وجه تمایز اصلی این دو نوع، حضور یا عدم حضور یک سلول سرطانی خاص و غولپیکر به نام “سلول رید-اشترنبرگ” در نمونهبرداری (بیوپسی) است. وجود این سلول مشخصه لنفوم هوچکین است. از نظر آماری، لنفوم غیرهوچکین بسیار شایعتر است و حدود ۹۰ درصد از کل موارد لنفوم را تشکیل میدهد.
اگرچه علائم کلی مانند تورم غدد لنفاوی و علائم B در هر دو نوع مشاهده میشود، اما الگوهای بروز آنها میتواند تفاوتهای ظریفی داشته باشد. لنفوم هوچکین اغلب به صورت موضعی و از یک گروه غدد لنفاوی (معمولاً در گردن یا قفسه سینه) شروع میشود و سپس به صورت منظم و قابل پیشبینی، مانند یک زنجیره، به غدد لنفاوی مجاور گسترش مییابد. علائم B در این نوع لنفوم نسبتاً شایع است. در مقابل، لنفوم غیرهوچکین (که خود بیش از ۶۰ زیرگروه مختلف دارد) ممکن است از ابتدا به صورت گستردهتر و در چندین گروه از غدد لنفاوی در نقاط مختلف بدن به طور همزمان ظاهر شود و الگوی گسترش آن نامنظمتر و غیرقابل پیشبینیتر است.
مسیر تشخیصی: چگونه پزشکان به تشخیص قطعی میرسند؟
تشخیص لنفوم یک فرآیند چندمرحلهای است که با شک بالینی آغاز و با تأیید آزمایشگاهی به قطعیت میرسد. پس از مراجعه بیمار با علائم مشکوک، پزشک ابتدا یک شرح حال کامل پزشکی دریافت کرده و یک معاینه فیزیکی دقیق انجام میدهد و تمام نواحی دارای غدد لنفاوی (گردن، زیر بغل، کشاله ران) و همچنین اندازه کبد و طحال را بررسی میکند.
قدم بعدی، انجام آزمایشهای خون است. آزمایش شمارش کامل سلولهای خونی (CBC) میتواند اطلاعاتی در مورد کمخونی یا تعداد غیرطبیعی گلبولهای سفید ارائه دهد. همچنین، سنجش سطح آنزیمی به نام لاکتات دهیدروژناز (LDH) مهم است، زیرا افزایش آن میتواند نشاندهنده بار بالای تومور و رشد سریع سلولها باشد.
برای ارزیابی وسعت درگیری بیماری در بدن، از روشهای تصویربرداری پزشکی استفاده میشود. سیتی اسکن (CT Scan) از گردن، قفسه سینه، شکم و لگن میتواند غدد لنفاوی بزرگشده در اعماق بدن را که با معاینه فیزیکی قابل لمس نیستند، نشان دهد. اسکن PET/CT یک روش تصویربرداری پیشرفتهتر است که در آن مقدار کمی ماده رادیواکتیو قندی به بیمار تزریق میشود. از آنجایی که سلولهای سرطانی متابولیسم بالایی دارند و قند زیادی مصرف میکنند، این نواحی در اسکن به صورت نقاط روشن یا “داغ” دیده میشوند و این روش تصویری دقیق از تمام نقاط فعال بیماری در بدن ارائه میدهد.
با این حال، استاندارد طلایی و تنها راه تشخیص قطعی لنفوم، بیوپسی یا نمونهبرداری از بافت است. در این روش، جراح تمام یا بخشی از یک غده لنفاوی متورم را برمیدارد. سپس نمونه به آزمایشگاه آسیبشناسی (پاتولوژی) فرستاده میشود تا توسط متخصص زیر میکروسکوپ بررسی شود. پاتولوژیست نه تنها وجود سلولهای سرطانی را تأیید یا رد میکند، بلکه نوع دقیق لنفوم (هوچکین یا غیرهوچکین و زیرگروه آن) را نیز مشخص مینماید. این تشخیص دقیق برای انتخاب استراتژی درمانی مناسب، حیاتیترین بخش فرآیند تشخیصی است.
چشمانداز درمانی: امیدواری در مواجهه با لنفوم
یکی از مهمترین پیامها در مورد سرطان غدد لنفاوی این است که این بیماری، به ویژه در صورت تشخیص در مراحل اولیه، یکی از قابل درمانترین انواع سرطانها محسوب میشود. پیشرفتهای چشمگیر در علم پزشکی طی دهههای گذشته، چشمانداز درمانی بیماران مبتلا به لنفوم را به طور کامل دگرگون کرده است. انتخاب روش درمانی به عوامل متعددی از جمله نوع دقیق لنفوم، مرحله (میزان گسترش) بیماری، سن و وضعیت سلامت عمومی بیمار بستگی دارد و معمولاً توسط یک تیم پزشکی چندتخصصی برنامهریزی میشود.
رایجترین روشهای درمانی شامل شیمیدرمانی (استفاده از داروهای قدرتمند برای از بین بردن سلولهای سرطانی)، پرتودرمانی (استفاده از اشعه با انرژی بالا برای هدف قرار دادن و نابود کردن تومورها به صورت موضعی) و ایمونوتراپی (استفاده از داروهایی که سیستم ایمنی خود بیمار را برای شناسایی و حمله به سلولهای سرطانی تقویت میکنند) میباشد. در برخی موارد، به ویژه در بیماریهای تهاجمی یا موارد عودکننده، از شیمیدرمانی با دوز بالا و به دنبال آن پیوند سلولهای بنیادی (پیوند مغز استخوان) استفاده میشود. بر اساس دادههای آماری معتبر، نرخ بقای نسبی ۵ ساله (درصدی از بیماران که حداقل ۵ سال پس از تشخیص زنده هستند) برای لنفوم هوچکین به طور متوسط حدود ۸۸ درصد و برای لنفوم غیرهوچکین حدود ۷۳ درصد است. این آمار امیدوارکننده، تأکیدی بر اهمیت حیاتی آگاهی از علائم و اقدام به موقع برای تشخیص و درمان است.








