اهمیت متابولیسم بیهوازی برای عملکرد عضلانی
متابولیسم بیهوازی، فرآیندی بیوشیمیایی است که بدن برای تأمین انرژی عضلات از طریق احتراق کربوهیدراتها در غیاب اکسیژن از آن استفاده میکند. این مسیر متابولیکی زمانی فعال میشود که ریهها نمیتوانند اکسیژن کافی را به جریان خون برسانند تا پاسخگوی نیاز شدید عضلات باشند. در نتیجه، متابولیسم بیهوازی به عنوان یک منبع انرژی سریع اما موقت، برای فعالیتهای کوتاه و با شدت بالا مانند دو سرعت، وزنهبرداری، یا تمرینات انفجاری به کار میرود. این فرآیند با متابولیسم هوازی که به حضور اکسیژن وابسته است و برای تولید انرژی پایدار در فعالیتهای طولانیمدت استفاده میشود، تفاوت بنیادینی دارد. در واقع، بدن انسان در طول فعالیتهای ورزشی متنوع، مانند فوتبال یا بسکتبال، به طور مداوم بین این دو نوع متابولیسم جابهجا میشود.
مکانیسم عمل متابولیسم بیهوازی چگونه است؟

فرآیند اصلی متابولیسم بیهوازی، «گلیکولیز بیهوازی» نام دارد. در این فرآیند، مولکولهای گلوکز و گلیکوژن (شکل ذخیره شده گلوکز در عضلات) در سیتوپلاسم سلولهای عضلانی تجزیه شده و به پیروات تبدیل میشوند تا انرژی لازم را فراهم کنند. از آنجا که این فرآیند در غیاب اکسیژن رخ میدهد، بازدهی انرژی بسیار پایینی دارد. به ازای هر مولکول گلوکز، تنها ۲ تا ۳ مولکول ATP (آدنوزین تریفسفات)، که واحد اصلی انرژی سلولهاست، تولید میشود. این در حالی است که متابولیسم هوازی میتواند تا ۳۹ مولکول ATP از یک مولکول گلوکز تولید کند. این ناکارآمدی باعث میشود که سیستم بیهوازی تنها برای تأمین انرژی سریع و کوتاهمدت مناسب باشد و نمیتواند از چربیها یا پروتئینها به عنوان سوخت استفاده کند.
اهمیت متابولیسم بیهوازی در ورزشهای قدرتی
متابولیسم بیهوازی به عنوان موتور محرکه اصلی در ورزشهای قدرتی و سرعتی، نقشی تعیینکننده در عملکرد ورزشکاران ایفا میکند. این فرآیند بهویژه در فعالیتهایی که نیاز به حداکثر شدت در کوتاهترین زمان دارند، مانند وزنهبرداری، دو سرعت، پرش و پرتاب وزنه، حیاتی است. در چنین شرایطی، تقاضای عضلات برای انرژی به قدری بالاست که سیستم هوازی بدن، که به اکسیژن وابسته است، نمیتواند به سرعت آن را تأمین کند. در نتیجه، بدن به سرعت به سیستم بیهوازی روی میآورد تا از ذخایر کربوهیدراتها برای تولید فوری انرژی استفاده کند.
سازگاری فیبرهای عضلانی و تولید انرژی
این وابستگی عمیق به متابولیسم بیهوازی، با فعال شدن فیبرهای عضلانی تند انقباض (Fast-twitch) همراه است. این فیبرها که برای حرکات قدرتی و سریع طراحی شدهاند، به طور ویژه برای استفاده از این سیستم انرژی سازگار شدهاند. در مقابل، فیبرهای عضلانی کند انقباض (Slow-twitch) بیشتر برای فعالیتهای استقامتی و هوازی به کار میروند. تفاوت اصلی بین این دو نوع فیبر در توانایی آنها برای تولید انرژی است. فیبرهای تند انقباض، ذخایر بالایی از گلیکوژن (شکل ذخیره شده کربوهیدرات) دارند و میتوانند بدون حضور اکسیژن، با سرعت بالا ATP (واحد انرژی بدن) تولید کنند. این فرآیند شامل گلیکولیز بیهوازی است که در نهایت به تولید اسید لاکتیک (یا لاکتات) منجر میشود. به همین دلیل است که ورزشهای قدرتی با احساس سوزش در عضلات همراه هستند؛ این سوزش در واقع نشانهای طبیعی از تجمع اسید لاکتیک است که به عنوان محصول جانبی متابولیسم بیهوازی تولید میشود. این اسید لاکتیک سپس به کبد منتقل شده و در چرخه کوری (Cori cycle) به گلوکز تبدیل میشود تا دوباره مورد استفاده قرار گیرد.

ترکیب متابولیسم هوازی و بیهوازی در ورزشهای تیمی
علاوه بر ورزشهای کاملاً بیهوازی، بسیاری از رشتههای ورزشی تیمی و انفرادی مانند فوتبال، بسکتبال، هاکی و تنیس، ترکیبی از هر دو سیستم متابولیکی را به کار میگیرند. در این ورزشها، دورههای کوتاه دویدن با حداکثر سرعت، پرشهای انفجاری و تغییر جهت ناگهانی (همگی متکی به سیستم بیهوازی) با دورههای طولانیتر فعالیت با شدت کمتر مانند راه رفتن یا دویدن آرام (که متکی به سیستم هوازی هستند) ترکیب میشوند. این نوسان مداوم بین دو سیستم، بدن را قادر میسازد تا هم برای حرکات ناگهانی و قدرتی انرژی داشته باشد و هم برای ادامه بازی در طولانیمدت، استقامت لازم را حفظ کند. این ترکیب هوشمندانه از متابولیسم هوازی و بیهوازی، کلید عملکرد بهینه در این رشتههای ورزشی است و نشان میدهد که موفقیت در آنها نه تنها به قدرت خالص، بلکه به توانایی بدن برای مدیریت و گذار مؤثر بین منابع انرژی نیز وابسته است.
کارایی و محدودیتهای متابولیسم بیهوازی
متابولیسم بیهوازی، با وجود نقش حیاتی خود در ورزشهای قدرتی، دارای کارایی و محدودیتهای مشخصی است که آن را از متابولیسم هوازی متمایز میکند.
بازدهی و محصولات جانبی متابولیسم بی هوازی
متابولیسم بیهوازی به دلیل بازدهی پایین تولید ATP (واحد اصلی انرژی بدن) نمیتواند به اندازه متابولیسم هوازی کارآمد باشد. در شرایط بیهوازی، یک مولکول گلوکز تنها به دو مولکول ATP تبدیل میشود. این در حالی است که در فرآیند متابولیسم هوازی، یک مولکول گلوکز میتواند تا ۳۶ مولکول ATP تولید کند. همین بازدهی پایین، استفاده از سیستم بیهوازی را به فعالیتهای کوتاهمدت با شدت بالا محدود میکند. این فرآیند، که برای انفجار سریع انرژی ضروری است، به طور ویژه در ورزشهایی مانند وزنهبرداری، دوهای سرعت کوتاه (۱۰۰ متر) و پرشها به کار میرود.
محصول جانبی اصلی این فرآیند، اسید لاکتیک است. تجمع سریع اسید لاکتیک در عضلات، باعث افت pH محیط شده و به خستگی عضلانی و احساس سوزش و درد منجر میشود. این سوزش در واقع یک سیگنال طبیعی است که نشان میدهد عضلات به حداکثر توان خود رسیدهاند. با این حال، اسید لاکتیک به سرعت به لاکتات تبدیل و از طریق جریان خون به کبد منتقل میشود تا در چرخه کوری (Cori cycle) به گلوکز تبدیل شده و دوباره مورد استفاده قرار گیرد.
تفاوت فیبرهای عضلانی در متابولیسم بی هوازی
متابولیسم بیهوازی فیبرهای عضلانی تند انقباض (Fast-twitch) را فعال میکند. این فیبرها که به رنگ سفید شناخته میشوند، برای تولید سریع و قدرتمند انرژی طراحی شدهاند و در حرکات انفجاری به کار میروند. آنها دارای مقادیر بالایی از گلیکوژن (شکل ذخیره شده کربوهیدرات) و آنزیمهای لازم برای گلیکولیز بیهوازی هستند. با این حال، آنها به سرعت خسته میشوند و پایداری کمتری دارند.
در مقابل، فیبرهای عضلانی کند انقباض (Slow-twitch) که به رنگ قرمز دیده میشوند، به سیستم هوازی وابسته هستند و برای فعالیتهای استقامتی و طولانیمدت بهینه شدهاند. این فیبرها دارای میتوکندری و مویرگهای خونی بیشتری هستند که اکسیژن لازم برای تولید پایدار انرژی را فراهم میکنند. محصولات جانبی متابولیسم هوازی شامل آب و دیاکسید کربن هستند که به راحتی از بدن دفع میشوند و به همین دلیل، خستگی و سوزش عضلانی در این نوع فعالیتها کمتر است.
اسید لاکتیک، محصول جانبی و تأثیر آن بر خستگی عضلانی
وقتی اکسیژن کافی در دسترس نباشد، پیروات حاصل از گلیکولیز بیهوازی، به اسید لاکتیک تبدیل میشود. تجمع این اسید در عضلات منجر به کاهش pH سلولی شده و احساس سوزش، درد و خستگی شدید را ایجاد میکند که میتواند انقباضات عضلانی را کاهش داده و عملکرد ورزشکار را مختل کند. این احساس سوزش، که اغلب در فعالیتهایی مانند وزنهبرداری یا دویدن سریع تجربه میشود، یک نشانه طبیعی از فعالیت متابولیسم بیهوازی است. هرچند که اسید لاکتیک در گذشته صرفاً به عنوان یک عامل مخرب شناخته میشد، اما امروز میدانیم که توسط قلب و کبد به عنوان سوخت استفاده شده و پس از ریکاوری به گلوکز تبدیل میشود تا دوباره در چرخه انرژی بدن قرار گیرد.
تفاوتهای کلیدی متابولیسم هوازی و بیهوازی
متابولیسم هوازی و بیهوازی دو مسیر اصلی تولید انرژی در بدن هستند که در پاسخ به نوع و شدت فعالیت بدنی فعال میشوند. درک تفاوتهای اساسی میان این دو سیستم، کلید طراحی برنامههای تمرینی مؤثر و بهینه برای هر هدف ورزشی است. این تفاوتها در چهار جنبه کلیدی قابل مشاهدهاند که عبارتند از: منابع سوخت، محصولات جانبی، بازده انرژی و مدت زمان فعالیت.
مقایسه منابع انرژی در متابولیسم بی هوازی و هوازی
یکی از اساسیترین تفاوتها میان این دو سیستم به منابع سوخت آنها مربوط میشود. متابولیسم بیهوازی تنها از کربوهیدراتها به عنوان منبع انرژی استفاده میکند. این فرآیند با تجزیه گلیکوژن (شکل ذخیره شده کربوهیدرات در عضلات و کبد) به گلوکز، انرژی لازم برای فعالیتهای با شدت بالا و کوتاه را تأمین میکند. در مقابل، متابولیسم هوازی سیستمی بسیار منعطفتر است و میتواند از هر سه درشتمغذی شامل کربوهیدراتها، چربیها و حتی در شرایط خاصی پروتئینها به عنوان سوخت استفاده کند. این قابلیت باعث میشود که سیستم هوازی منبعی پایدار و طولانیمدت برای تأمین انرژی در فعالیتهای استقامتی باشد.
مقایسه محصولات جانبی در متابولیسم هوازی و بی هوازی
محصولات جانبی این دو فرآیند نیز کاملاً متفاوت هستند. متابولیسم بیهوازی با تولید اسید لاکتیک همراه است که در شرایط فعالیت شدید، در عضلات تجمع مییابد و باعث افت pH، خستگی و احساس سوزش میشود. بدن نمیتواند اسید لاکتیک را به سرعت تجزیه کند و این محدودیت، دلیل اصلی عدم توانایی در ادامه فعالیتهای بیهوازی برای مدت طولانی است. در حالی که متابولیسم هوازی، با استفاده از اکسیژن، فرآیند تجزیه کامل سوخت را انجام میدهد و تنها محصولات جانبی آن دیاکسید کربن و آب هستند که به راحتی از طریق تنفس و تعریق از بدن دفع میشوند. این ویژگی به بدن اجازه میدهد تا برای ساعتها بدون احساس خستگی شدید به فعالیت ادامه دهد.
مقایسه بازده و کارایی انرژی در دو نوع متابولیسم
از نظر بازدهی، متابولیسم هوازی به مراتب کارآمدتر است. متابولیسم بیهوازی با تجزیه یک مولکول گلوکز، تنها ۲ تا ۳ مولکول ATP (واحد اصلی انرژی) تولید میکند. این بازدهی پایین، آن را برای تأمین انرژی در فعالیتهای انفجاری ایدهآل میسازد، اما برای فعالیتهای طولانیمدت به هیچ وجه کافی نیست. در مقابل، متابولیسم هوازی قادر است از یک مولکول گلوکز تا ۳۶ مولکول ATP تولید کند، که این بازدهی بالا، آن را به موتور اصلی برای فعالیتهای استقامتی مانند دو ماراتن، شنا و دوچرخهسواری تبدیل میکند. این کارایی بالا، استفاده بهینه از ذخایر بدن را ممکن میسازد.
تفاوت مدت زمان فعالیت متابولیسم بی هوازی با هوازی
این دو سیستم بر اساس مدت زمان و شدت فعالیت فعال میشوند. متابولیسم بیهوازی برای فعالیتهای کوتاه و شدید، که معمولاً بین ۱۰ ثانیه تا ۲ دقیقه به طول میانجامند، مناسب است. این فعالیتها شامل دو سرعت ۱۰۰ متر، وزنهبرداریهای سنگین و حرکات انفجاری در ورزشهای تیمی هستند. در مقابل، متابولیسم هوازی برای فعالیتهای طولانیمدت با شدت متوسط تا پایین، که از چند دقیقه تا چندین ساعت ادامه دارند، طراحی شده است. این فرآیند پایدار، انرژی لازم برای ورزشهای استقامتی مانند دویدن طولانی، پیادهروی و ورزشهای هوازی را فراهم میکند.
در نهایت، موفقیت در هر رشته ورزشی به توانایی فرد در بهرهبرداری مؤثر از این دو سیستم انرژی بستگی دارد. در حالی که ورزشکاران قدرتی بر روی سیستم بیهوازی تمرکز میکنند، ورزشکاران استقامتی سیستم هوازی خود را تقویت مینمایند. بسیاری از ورزشهای دیگر نیز نیازمند ترکیبی از هر دو هستند تا در لحظات حساس، انفجار انرژی را با استقامت درازمدت ترکیب کنند.
تأثیرات فیزیولوژیک متابولیسم بیهوازی بر بدن
متابولیسم بیهوازی فقط یک روش برای تولید انرژی نیست، بلکه تأثیرات فیزیولوژیکی گستردهای بر بدن دارد که به طور مستقیم بر عملکرد ورزشی تأثیر میگذارد. درک این تغییرات برای هر ورزشکاری که به دنبال به حداکثر رساندن تواناییهای خود است، حیاتی است.
اسیدوز و خستگی عضلانی
متابولیسم بیهوازی با تولید اسید لاکتیک آغاز میشود، که انباشت آن در سلولهای عضلانی منجر به کاهش pH سلولی میشود. این کاهش اسیدیته، که به آن اسیدوز میگویند، توانایی فیبرهای عضلانی برای انقباض مؤثر را مختل میکند. اسیدیته بالا بر عملکرد آنزیمهای کلیدی دخیل در فرآیند تولید انرژی و انقباض عضلانی تأثیر میگذارد، و در نهایت به خستگی سریع و کاهش قدرت عضلانی منجر میشود. به همین دلیل است که ورزشکاران در فعالیتهای با شدت بالا، مانند وزنهبرداری یا دوی سرعت، احساس سوزش در عضلات خود میکنند؛ این سوزش در واقع نشانهای از تجمع اسید لاکتیک است.
تأثیر بر فیبرهای عضلانی و ذخایر انرژی
متابولیسم بیهوازی به طور خاص فیبرهای عضلانی تند انقباض (Fast-twitch) را فعال میکند. این فیبرها که برای حرکات قدرتی و سریع طراحی شدهاند، به طور ویژه برای استفاده از این سیستم انرژی سازگار شدهاند. در مقابل، فیبرهای عضلانی کند انقباض (Slow-twitch) بیشتر برای فعالیتهای استقامتی و هوازی به کار میروند. فیبرهای تند انقباض، ذخایر بالایی از گلیکوژن (شکل ذخیره شده کربوهیدرات) دارند و میتوانند بدون حضور اکسیژن، با سرعت بالا ATP (واحد انرژی بدن) تولید کنند. با این حال، به دلیل بازدهی پایین این فرآیند، ذخایر گلیکوژن به سرعت به پایان میرسند و این یکی دیگر از دلایل خستگی عضلانی است.
سازگاری و ریکاوری
با تمرینات منظم بیهوازی، بدن میتواند سازگاریهایی را برای بهبود عملکرد خود ایجاد کند. این سازگاریها شامل افزایش ظرفیت ذخیرهسازی گلیکوژن و بهبود توانایی بدن در تحمل یا بافر کردن اسیدیته تولید شده است. همچنین، توانایی بدن برای انتقال اسید لاکتیک از عضلات به کبد برای تبدیل شدن به گلوکز در چرخه کوری (Cori cycle) نیز بهبود مییابد، که به ریکاوری سریعتر عضلات کمک میکند. درک این فرآیندها به ورزشکاران اجازه میدهد تا با استراتژیهای تغذیهای و تمرینی مناسب، عملکرد خود را به حداکثر برسانند و از محدودیتهای طبیعی سیستم بیهوازی فراتر روند.
سیستمهای انرژی بیهوازی برای تأمین انرژی
برای فعالیتهای کوتاه و انفجاری که نیاز به انرژی فوری دارند، بدن از دو سیستم اصلی بیهوازی استفاده میکند:
- سیستم فسفاژن (ATP-CP): این سیستم سریعترین منبع تأمین انرژی است و برای فعالیتهایی با حداکثر شدت و مدت زمان بسیار کوتاه، زیر ۳۰ ثانیه، مانند پرش، پرتاب وزنه یا بلند کردن وزنههای سنگین، به کار میرود. این سیستم از ذخایر آدنوزین تریفسفات (ATP) و کراتین فسفات (CP) موجود در عضلات استفاده میکند.
- سیستم گلیکولیتیک: این سیستم برای فعالیتهایی با شدت بالا که تا ۹۰ ثانیه به طول میانجامند، مانند دو سرعت، بسیار فعال است. در این مسیر، گلیکوژن ذخیرهشده در عضلات به گلوکز و سپس به پیروات تجزیه میشود تا ATP تولید کند. محصول جانبی این فرآیند، اسید لاکتیک است که با انباشت آن در عضلات، خستگی و درد آغاز میشود.
این دو سیستم به صورت لحظهای و در همان ثانیههای اول شروع فعالیت شدید، فعال شده و انرژی اولیه را تأمین میکنند، اما ذخایر آنها به سرعت به پایان میرسد.
اسیدوز و تأثیر آن بر انقباضات عضلانی
تجمع اسید لاکتیک در عضلات، به ویژه در فیبرهای عضلانی تند انقباض، موجب کاهش pH سلولی میشود. این محیط اسیدی، فعالیت آنزیمهای مسئول انقباض عضلانی را کاهش میدهد و به اختلال در فرآیند آزاد شدن یونهای کلسیم از شبکه سارکوپلاسمی منجر میشود. کلسیم نقش کلیدی در انقباض عضلات دارد و اختلال در عملکرد آن، توانایی عضلات برای تولید نیرو را به شدت کاهش میدهد. در نتیجه، ورزشکار احساس خستگی و سوزش شدید میکند و مجبور به کاهش شدت فعالیت یا توقف آن میشود. این همان نقطهای است که به آن آستانه لاکتات میگویند. برای رفع این مشکل، بدن به خون غنی از اکسیژن نیاز دارد تا اسید لاکتیک اضافی را از عضلات خارج کرده و در کبد به گلوکز تبدیل کند.
استراتژیهای تمرینی برای بهینهسازی متابولیسم بیهوازی
ورزشکاران میتوانند با بهکارگیری استراتژیهای تمرینی و تغذیهای هدفمند، توانایی بدن خود را برای تولید انرژی در شرایط بیهوازی به شکل چشمگیری بهبود بخشند. این بهینهسازی به آنها کمک میکند تا عملکرد خود را در ورزشهای قدرتی و سرعتی به حداکثر برسانند.
افزایش آستانه لاکتات با تمرینات اینتروال
یکی از مهمترین اهداف تمرینی در بهینهسازی متابولیسم بیهوازی، افزایش آستانه لاکتات است. آستانه لاکتات نقطهای در شدت تمرین است که در آن، سرعت تولید لاکتات در خون از سرعت پاکسازی آن پیشی میگیرد. این نقطه معمولاً باعث خستگی شدید و کاهش عملکرد میشود. ورزشکاران میتوانند با روشهای تمرینی خاص، این آستانه را به شدتهای بالاتر منتقل کنند تا بتوانند برای مدت زمان بیشتری در اوج عملکرد خود باقی بمانند.
تمرینات اینتروال با شدت بالا (HIIT) و تمرینات استقامتی در نزدیکی آستانه لاکتات از جمله روشهای اصلی برای دستیابی به این هدف هستند. در تمرینات HIIT، دورههای کوتاه و شدید فعالیت (مانند دوی سرعت) با دورههای استراحت یا فعالیت با شدت پایین ترکیب میشوند. این نوع تمرینات، بدن را وادار به تولید لاکتات در مقادیر بالا میکند و در نتیجه، سازگاریهای لازم برای بافر کردن اسیدوز و افزایش توانایی پاکسازی لاکتات را در بدن ایجاد میکند. این سازگاریها شامل افزایش فعالیت آنزیمهای دخیل در متابولیسم لاکتات و بهبود گردش خون برای انتقال سریعتر آن به کبد است.
نقش تغذیه در تأمین سوخت بیهوازی
در کنار تمرینات، رژیم غذایی نیز نقشی حیاتی در بهینهسازی متابولیسم بیهوازی ایفا میکند. از آنجایی که سیستم بیهوازی عمدتاً از کربوهیدراتها به عنوان سوخت استفاده میکند، پر نگه داشتن ذخایر گلیکوژن در عضلات برای عملکرد بهینه ضروری است. گلیکوژن شکل ذخیرهشده گلوکز در بدن است و به عنوان سوخت فوری برای حرکات انفجاری عمل میکند.
ورزشکاران باید یک رژیم غذایی غنی از کربوهیدراتهای پیچیده داشته باشند تا اطمینان حاصل کنند که ذخایر گلیکوژن آنها قبل از تمرین یا مسابقه به اندازه کافی پر است. مصرف کربوهیدراتهای ساده در زمان مناسب پیش از فعالیت نیز میتواند سطح قند خون را برای تأمین انرژی فوری افزایش دهد. همچنین، پروتئینها و ریزمغذیها نیز در فرآیند ریکاوری و ترمیم عضلات پس از تمرینات بیهوازی نقش مهمی دارند.
متابولیسم بیهوازی در ورزشهای کوتاه و شدید
ورزشهایی مانند وزنهبرداری، دو سرعت در مسافتهای کوتاه (۱۰۰ تا ۴۰۰ متر)، و پرشها، نیازمند یک انفجار فوری و حداکثری از انرژی هستند که بدن نمیتواند آن را تنها از طریق سیستم هوازی تأمین کند. در این شرایط، سیستم متابولیسم بیهوازی وارد عمل میشود تا نیاز عضلات به انرژی را به سرعت برطرف سازد.
این فرآیند به دو سیستم اصلی تقسیم میشود:
- سیستم فسفاژن (ATP-PCr): این سیستم، سریعترین راه تولید انرژی در بدن است و برای فعالیتهایی با شدت بسیار بالا و مدت زمان بسیار کوتاه (حدود ۱۰ ثانیه) به کار میرود. در این فرآیند، کراتین فسفات ذخیرهشده در عضلات، به سرعت به ATP (واحد اصلی انرژی) تبدیل میشود. این سیستم برای حرکاتی مانند یک لیفت سنگین در وزنهبرداری یا یک دوی سرعت ۱۰۰ متر ایدهآل است.
- گلیکولیز بیهوازی: پس از اتمام ذخایر سیستم فسفاژن، بدن به سراغ گلیکولیز بیهوازی میرود. در این مسیر، گلیکوژن (شکل ذخیرهشده کربوهیدرات) به گلوکز تجزیه شده و در نبود اکسیژن به اسید لاکتیک تبدیل میشود. این فرآیند ATP بیشتری نسبت به سیستم فسفاژن تولید میکند، اما سرعت آن کندتر است و برای فعالیتهایی با شدت بالا که بین ۱۰ ثانیه تا ۲ دقیقه طول میکشند (مانند دوی ۴۰۰ متر) به کار میرود.
فیبرهای عضلانی و اسید لاکتیک
این ورزشها به طور خاص فیبرهای عضلانی تند انقباض (Fast-twitch) را فعال میکنند. این فیبرها که برای حرکات سریع و قدرتی طراحی شدهاند، دارای ذخایر گلیکوژن بیشتری هستند و برای استفاده از سیستم بیهوازی بهینه شدهاند. این امر به ورزشکاران امکان میدهد تا نیروی زیادی را در مدت زمان کوتاهی تولید کنند.
با این حال، محصول جانبی گلیکولیز بیهوازی، اسید لاکتیک است. تجمع اسید لاکتیک در عضلات باعث کاهش pH و احساس سوزش میشود که به عنوان یک مکانیسم طبیعی، بدن را از ادامه فعالیت در آن شدت بازمیدارد. برای یک ورزشکار، درک این فرآیندها و سازگاری بدن با آنها حیاتی است. متخصصان غدد و متابولیسم میتوانند به ورزشکاران کمک کنند تا با تنظیم رژیم غذایی و برنامه تمرینی، متابولیسم سلولی خود را برای بهبود عملکرد ورزشی بهینه سازند.





